loading...

مشاور خانواده و متخصص زوج درمانی

سید امین حسینی، نویسنده و مدرس دانشگاه

بازدید : 239
چهارشنبه 6 آبان 1399 زمان : 1:36

سید امین حسینی، مدرس دانشگاه، مشاورخانواده و متخصص زوج درمانی

جوّ خانوادگی بستری است که در آن، خانواده شیوه کنار آمدن با زندگی را به کودک سرمشق می­ دهد. در واقع جوّ خانوادگی نشان­دهنده‌ی وضعیّتی است که والدین در خانواده به وجود می­آورند. در جوّ خانواده است که کودکان درباره ارزش­ها و سنت­ها چیزهایی یاد می­گیرند و می­کوشند خود را با معیارهایی که پدر و مادر تعیین می­کنند، سازگار نمایند. کودکان همچنین با مشاهدة نحوة تعامل خانواده­شان، چگونگی برقراری رابطه با دیگران را یاد می‌گیرند و با دقّت در الگوهای نقش جنسیّتی که والدین­شان ­برگزیده‌اند، این الگوها را می‌­آموزند (تامپسون و رودلف، 1384).

در مطالعة تامسون و رادولف (1996)، دوازده نیمرخ از جوّ خانوادگی معرفی شده است:

خودکامه: جوّ چنین خانواده­ای مستلزم اطاعت بی­ چون و چرای کودکان از بزرگتر­هاست. کودکان در تصمیم‌گیری­‌های خانواده سهم ناچیزی داشته و یا اصلاً سهیم نیستند. اگر چه کودکان در این خانواده­‌ها خوش رفتار و مؤدب هستند، اما تمایل به اضطراب و وابستگی دارند. احتمال کمی‌وجود دارد که چنین کودکان خجالتی، در زندگی آینده از خود سرکشی و یاغی­گری نشان دهند.

بازدارنده: در جوّ خانوادگی بازدارنده به کودکان اجازه ابراز افکار و احساسات داده نمی­ شود و ابراز اندیشه برای آن­ها محدود به چیزهایی است که والدین خواهان شنیدن آن هستند. کودکان در این خانواده­ها حتی در موقعیّت‌هایی مانند جلسة مشاوره که به آن­ها اجازه ابراز احساسات داده می­شود، ناتوان به نظر می­رسند. در این خانواده­‌ها از ارتباطات صمیمانه استقبال نشده و کودک در این راستا تشویق نمی­شود.

طردکننده: کودکان در چنین خانواده­ای احساس می­ کنند که کسی آنها را دوست ندارد و مورد پذیرش دیگران نیستند. برخی والدین نمی­ دانند که چطور باید ابراز عشق و محبّت کنند. برای مثال احساس خود را این­گونه بیان می‌کنند «تو را دوست دارم، اما هنوز به خاطر عدم مسئولیّتی که داشتی عصبانی هستم». کودک در چنین خانواده­ای می­ تواند به سادگی دچار دلسردی و بی­انگیزگی شود.

تحقیرکننده: در جوّ خانوادگی تحقیرکننده کودکان مورد انتقاد و سرزنش واقع شده و اغلب به همان جهتی که از پیش برای او پیش­ بینی شده، کشیده می­ شوند. انتقاد دایمی‌عموماً منجر به بدگمانی و ناتوانی در انجام شایسته روابط بین فردی می­ شود.

معیار­های بالا (کمال­گرا): کودکان در خانواده ­هایی با معیار­های بالا (کمال­گرا) ممکن است چنین فکر کنند که: «هیچ­کس مرا دوست نخواهد داشت مگر این­که همه را راضی کنم». ترس از شکست موجب می­شود که افراد کمال­گرا، پریشانی را تجربه کنند. فشار روانی که این کودکان تجربه می‌کنند اغلب مانع انجام کامل و دقیق کارها می­شود، در صورتی که توانایی انجام کار را به صورت کامل دارند.

ناهماهنگ: در جوّ خانوادگی ناهماهنگ، جنگ و جدال بی­وقفه وجود دارد. کودکان در این جوّ خانوادگی یاد می­گیرند که تلاش برای کنترل کردن دیگران و ندادن کنترل خود به دست آن­ها، بسیار حائز اهمیّت است. رسیدن به قدرت، هدف اصلی برای این قبیل کودکان است.

ناهمگونی: روش­های بی­ثبات نظم و برنامه­های روزمرة خانواده، اغلب ریشة پیدایش بلاتکلیفی و ناهمگونی در درون خانه است. این بی­ثباتی و ناپایداری در انجام وظایف والدینی باعث عدم خود کنترلی، انگیزش پایین، خودمحوری، بی ثباتی­ و روابط بین فردی ضعیف می­شود.

مادی­گرا: در جوّ خانواده­های مادی­گرا، کودکان یاد می­گیرند که احساس ارزش خود، به مقایسه آنها با دیگران وابسته است. روابط بین فردی در مقایسه با ثروت­ اندوزی، اغلب در چنین خانواده­ای در درجه­ی دوم اهمیّت قرار دارد.

حمایت­گر افراطی: خانواده­هایی که حمایت­گر افراطی هستند، مانع رشد بهینة کودکان می­شوند، زیرا والدین بیش از اندازه کارهای مربوط به آن­ها را به عهده می­گیرند. این­گونه والدین از کودکان در برابر عواقب رفتارشان دفاع نموده و با این کار واقعیّت شرایطِ پیش­آمده را انکار می­کنند. این سبک والدینی منجر به احساس درماندگی و وابستگی در کودک شده و او را برای دریافت تأیید، متکی به دیگران خواهند کرد.

ترحم ­انگیز: جوّ خانواده ­های ترحم ­انگیز نیز مانع از رشد مطلوب و به کار گیری توانایی­های بالقوه، برای حل مسایل و مشکلات زندگی، در کودک می­شوند. کودکان در چنین خانواده­ای - به‌خصوص آن­هایی که تشویق می‌شوند که به حال خود تأسف بخورند - از دیگران انتظار کمک و اقدام در جهت نجات و رهایی خود از شرایط موجود را خواهند داشت.

ناامید: والدین مأیوس و «ناامید»، اغلب این نگرش را به فرزندان خود منتقل می­کنند. این فرزندان به گونه ­ای عمل می­ کنند که گویی نا امیدی بخشی از زندگی آن­هاست. جوّ خانوادگی ناامیدانه ممکن است به دلیل عوامل اقتصادی نیز به وجود بیاید، به ویژه اگر فرد نان­آور خانواده، سرمایه خود را از دست داده باشد.

شهید: افرادی که عزّت نفس پایینی دارند، ناامید و مأیوس هستند. ممکن است دیدگاه بدبینانه مضاعفی داشته باشند و خود را شهید به حساب بیاورند. از طرفی، کودکان در این خانواده ­ها، به اشتباه، می­ آموزند که زندگی نا­عادلانه است و دیگران باید با آن­ها رفتار بهتری داشته باشند. قربانی شمردن خود، زمینة­ مستعد برای بروزوابستگی است. کودکان از جوّ حاکم در خانواده ارزش­ها و آداب و رسوم را آموخته و سعی می­کنند که خود را با استاندارد­های درون خانواده هماهنگ کنند.


بیوگرافی بعصی کارکترای لاو لاب:}
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

آرشیو
آمار سایت
  • کل مطالب : <-BlogPostsCount->
  • کل نظرات : <-BlogCommentsCount->
  • افراد آنلاین : <-OnlineVisitors->
  • تعداد اعضا : <-BlogUsersCount->
  • بازدید امروز : <-TodayVisits->
  • بازدید کننده امروز : <-TodayVisitors->
  • باردید دیروز : <-YesterdayVisits->
  • بازدید کننده دیروز : <-YesterdayVisitors->
  • گوگل امروز : <-TodayGoogleEntrance->
  • گوگل دیروز : <-YesterdayGoogleEntrance->
  • بازدید هفته : <-WeekVisits->
  • بازدید ماه : <-MonthVisits->
  • بازدید سال : <-YearVisits->
  • بازدید کلی : <-AllVisits->
  • کدهای اختصاصی